گفت خدا با من حرف نمیزند
گفتم مسلمانی؟گفت :آری!
نگاهی به روی طاقچه خانه اش کردم
گفتم گلوی خدایت پر از گرد و خاک شده است ندیدی؟
سکوت
سکوت
سکوت
تاريخ : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:دین من,خدا,دین,حرف های خاک خورده, | | نویسنده : محمد |
.: Weblog Themes By Pichak :.